سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در پى جنازه‏اى مى‏رفت ، شنید مردى مى‏خندد فرمود : ] گویا مرگ را در دنیا بر جز ما نوشته‏اند ، و گویا حق را در آن بر عهده جز ما هشته‏اند ، و گویى آنچه از مردگان مى‏بینیم مسافرانند که به زودى نزد ما باز مى‏آیند ، و آنان را در گورهاشان جاى مى‏دهیم و میراثشان را مى‏خوریم ، پندارى ما از پس آنان جاودان به سر مى‏بریم . سپس پند هر پند و پند دهنده را فراموش مى‏کنیم و نشانه قهر بلا و آفت مى‏شویم . [نهج البلاغه]
 
یکشنبه 86 مرداد 28 , ساعت 9:0 عصر

ما مگه چی داریم؟ اگه قدر خودت رو بدونی میگی خیلی چیز ها. 1- خدا داریم ... 2- اسلام داریم؟ پیامبر داریم؟ امامان معصوم داریم؟ سیره داریم؟ سنت پیامبر رو داریم؟ 3- پیروان اونها رو داریم : هزار تا عالم و عابد که راهشون رو رفتند و رسیدند رو داریم؟ حدیث هایی که از ائمه داریم. قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری.

تو خود ببین که رزگری یا گوهری و یا هیچ کدام. در داستان اون پیر فرزانه که گفت: همه رفتند در اتاق تاریک و بهشون گفتند جمع کنید و بیرون بیایید. یکی فکر کرد سنگ و ماسه و شن ریخته. یکی برداشت. دید ضرری برای دستش و پوستش نداره. همه وقتی اومدند بیرون گفتند:

ان الانسان لفی خسر. همه پشیمون بودند. چون دیدند که جواهر بوده و اونی که برنداشت که معلومه. اونی که برداشت، هم می گفت کاش بیشتر بر می داشتم.

شاه و شیخ رفتند حمام عمومی. شاه گفت: فرق من و تو چیه و توقع داشت حرف های خوب بشنوه. شیخ گفت: زمین تا آسمان زیرا من وقتی بیرون بودم تقوا و علم داشتم که الان هم همراه دارم. اما تو پول و لباس و جواهرات را بیرون گذاشتی. و ادامه داد که تابوت هم نشانه ای است برای اهل خرد و تعقل. یعنی تابوت خالی رو توش مرده میذارند و می تونستند دو تا گوشه ی مرده رو مثل دستمال بگیرند و بندازن توی قبر. اما می خوان نشانه ای باشه که هر کی دید بگه ببینید بجز تقوا و علم هیچی با خودش اون دنیا نبرد. اون هم تقوایی که بخاطر قربت الی الله و رضای خدا باشه و علمی که بهش عمل کرده باشه.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ